وقتی حس میکنم … جایی در این کره خاکی تو نفس میکشی و من ز همان نفسهایت نفس میکشم… ارام میشوم ! تو باش! هوایت!بویت! برای زندگی کردنم کافیست…
. خـیـــلـــى بـــده احــســاس کــنــى مــثــل دارویــى که فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند . ..
. به خواب می روند مثل من تمام ساعت های جهان ، میان بازوان تــــو …
. دو کلام حرف حساب باهات دارم : ” دوست دارم ”
. دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم : یک موی تو را به او نمیدهم …
. آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف و من از دور ببینم که پر از لبخند است : چشم و دنیا و دلت !
ای گندم تو را گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند
اما من عاشق یرنده ای بودم که از ترس من از گرسنگی مرد.
. “بربادرفته” صد بار بهتر است از “از یاد رفته “…..
. اگـــر تنهـــا گناهـــم בوســـت בاشـــتن توســـت . . . تنهـــا گنـــاهیـــســـت کــﮧ / توبـــﮧ / نمے کنـــم . . .(!)
. تمام دنیا را گشته ام کنار تو اما ، دنیای دیگریست !
. دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم : یک موی تو را به او نمیدهم …
. افکار عاشقانه ام را جمع که میکنم دسته گلی می شود شبیه تـــو برای تـــو …
اما بیرون از خیال تو هم دیگر دنیا برای من نیست !
. روزی که فریادزدی وگفتی دوستت دارم…
گفتم بلندترنمی شنوم،امروزکه درگوشم گفتی دوست ندارم…
. هروقت دلم میگرفت بادوست خوبم(سایه)صحبت میکردم…
. عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی عشق آن است که صد دل به یک یار دهی
خون بگیرم از هر رگانم بنویسم نامه ای از پرده دل
. گاهی دوست دارم بدون پک زدن فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من .
. گاهی مرا یاد کن من همانم که اگر ساعتی از من بیخبر بودی آسمان را به زمین میدوختی . . .
. زندگی بوسه ایست که از لبان تو پر میکشد …
. سر و ته این حرفها را که بزنم باز هم تویی که در سرم ته حرفها را میزنی !
. بعضی ترانه ها را می توان بارها و بارها گوش داد بعضی انسان ها را می توان بارها و بارها دوست داشت !
. عاشقت خواهم ماند بى آنکه بدانى دوستت خواهم داشت
بى آنکه بگویم درد دل خواهم کرد بى هیچ کلامى دردامانت خواهم ماند
بى هیچ کلامى شاید احساسم اینگونه نمیرد
. دلم یک آلزایمر خفیف می خواهد آنقدر که یادم نرود به نفعم است که به چند زبان زنده ی دنیا سکوت کنم . .
. دوست دارم صدای عاشقانه مردی را که تمام عشقمان را برایم زمزمه می کند
. قرارمان فصل انگور… شراب که شدم بیا… تو جام بیار… من جان… جام را پر از جان کن، هراسی نیست! فقط تو خوش باش، همین مرا کافیست!
. بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند ! اما … از چشـــــم هایشان معلوم است ؛ که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ، گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …
. هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ،
. بزرگترین متهم تاریخ کسى است ک نمیدونه قلبش واسه کى میتپه
. تو دوری و خیال تو نزدیک… چه نا برابر قسمت کرده اند فاصله ها را…
. ای قرار لحظه های اضطرار / بر روان دیده ام منشین چو خار جاری عشقی به شریان وجود / بی تو باید شعر دلتنگی سرود
. وقتـی یه زن ســیگار کشید یعنــی دیگه گریه جواب نمیده و وقتی مــردی اشک ریخت بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته . . .
این موندنی ها هستن که مهم اند و تو ماندنی ترینی !
. چقدر به آغوشت وسوسه بدهکارم !
. میگویند زندگیت را پایِ یک “نفر” نگذار کاش میدانستند که تو یک نفر نیستی ، تو یک “دنیایی” …
وقتی حس میکنم … جایی در این کره خاکی تو نفس میکشی و من ز همان نفسهایت نفس میکشم… ارام میشوم ! تو باش! هوایت!بویت! برای زندگی کردنم کافیست…
. خـیـــلـــى بـــده احــســاس کــنــى مــثــل دارویــى که فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند . ..
. به خواب می روند مثل من تمام ساعت های جهان ، میان بازوان تــــو …
. دو کلام حرف حساب باهات دارم : ” دوست دارم ”
. دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم : یک موی تو را به او نمیدهم …
. آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف و من از دور ببینم که پر از لبخند است : چشم و دنیا و دلت !
ای گندم تو را گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند
اما من عاشق یرنده ای بودم که از ترس من از گرسنگی مرد.
. “بربادرفته” صد بار بهتر است از “از یاد رفته “…..
. اگـــر تنهـــا گناهـــم בوســـت בاشـــتن توســـت . . . تنهـــا گنـــاهیـــســـت کــﮧ / توبـــﮧ / نمے کنـــم . . .(!)
. تمام دنیا را گشته ام کنار تو اما ، دنیای دیگریست !
. دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم : یک موی تو را به او نمیدهم …
. افکار عاشقانه ام را جمع که میکنم دسته گلی می شود شبیه تـــو برای تـــو …
اما بیرون از خیال تو هم دیگر دنیا برای من نیست !
. روزی که فریادزدی وگفتی دوستت دارم…
گفتم بلندترنمی شنوم،امروزکه درگوشم گفتی دوست ندارم…
. هروقت دلم میگرفت بادوست خوبم(سایه)صحبت میکردم…
. عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی عشق آن است که صد دل به یک یار دهی
خون بگیرم از هر رگانم بنویسم نامه ای از پرده دل
. گاهی دوست دارم بدون پک زدن فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من .
. گاهی مرا یاد کن من همانم که اگر ساعتی از من بیخبر بودی آسمان را به زمین میدوختی . . .
. زندگی بوسه ایست که از لبان تو پر میکشد …
. سر و ته این حرفها را که بزنم باز هم تویی که در سرم ته حرفها را میزنی !
. بعضی ترانه ها را می توان بارها و بارها گوش داد بعضی انسان ها را می توان بارها و بارها دوست داشت !
. عاشقت خواهم ماند بى آنکه بدانى دوستت خواهم داشت
بى آنکه بگویم درد دل خواهم کرد بى هیچ کلامى دردامانت خواهم ماند
بى هیچ کلامى شاید احساسم اینگونه نمیرد
. دلم یک آلزایمر خفیف می خواهد آنقدر که یادم نرود به نفعم است که به چند زبان زنده ی دنیا سکوت کنم . .
. دوست دارم صدای عاشقانه مردی را که تمام عشقمان را برایم زمزمه می کند
. قرارمان فصل انگور… شراب که شدم بیا… تو جام بیار… من جان… جام را پر از جان کن، هراسی نیست! فقط تو خوش باش، همین مرا کافیست!
. بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند ! اما … از چشـــــم هایشان معلوم است ؛ که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ، گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …
. هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ،
. بزرگترین متهم تاریخ کسى است ک نمیدونه قلبش واسه کى میتپه
. تو دوری و خیال تو نزدیک… چه نا برابر قسمت کرده اند فاصله ها را…
. ای قرار لحظه های اضطرار / بر روان دیده ام منشین چو خار جاری عشقی به شریان وجود / بی تو باید شعر دلتنگی سرود
. وقتـی یه زن ســیگار کشید یعنــی دیگه گریه جواب نمیده و وقتی مــردی اشک ریخت بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته . . .
این موندنی ها هستن که مهم اند و تو ماندنی ترینی !
. چقدر به آغوشت وسوسه بدهکارم !
. میگویند زندگیت را پایِ یک “نفر” نگذار کاش میدانستند که تو یک نفر نیستی ، تو یک “دنیایی” …